از نظر روانشناسی ، عوامل بروز رفتارهای غیر عادی به خارجی و داخلی تقسیم می شود ، عوامل خارجی به عوامل جسمانی مانند عفونت ها ، مسمومیت ها ، ضربه های مغزی ، تغذیه بد ، اکسیژن غیر کافی و استرس های روانی اجتماعی، عوامل داخلی نیز به دو گـروه ارثی ( علم ژنتیک شناسی ) و سرشتی ( شخصیت و صفات جسمانی و خصوصیات خلقی ) تقسیم میگردد .
آنچه بیشتر مورد توجه روانشناسان جرم شناس قرار گرفته ، اثر مسائل دوران کودکی در هنجار یا ناهنجاریهای بعد از آن میباشد .در اثر محرومیت از محبت کافی پدر و مادر ، فقر و محرومیت از تغذیه مناسب ،طلاق و جدایی پدر و مادر ، فوت یکی از ابوین یا هر دوی آنها ، اختلافات زناشویی ، تربیت سخت و قوانین سنگین خانواده ، تنبیه بدنی و جسمی ، تحقیر و سرزنش مدام به کودکان،تبعیض در بین کودکان،عدم توجه به نیازهای کودکان با بروز و ظهور یک یا چند موضوع فوق و عدم درمان کودک ، فرد به تدریج تبدیل به شخصیتی پرخاشگر ، انتقامجو ، قانون شکن و 0000 خواهد گردید .
اینکه افراد فوق دارای چه شخصیت ناهنجاری میشوند نیز موضوع علم روانپزشکی کیفری ، بوده در مورد نحوه رفتار در سنین مختلف نیز نظـرات متفاوتی ابراز گردیده است.دردین مقدس ما نیز به تربیت افراد بخصوص در سنین کودکی توجه بسیار شده است چنانکه پیامبر اکرم(ص) دوران تربیت فرد را به سه گروه سنی تقسیم کرده و فرموده اند که نحوه رفتار در هر سن باید متفاوت باشد.
دوره اول از تولد تا هفت سالگی : که این دوره باید از اعمال هر گونه خشونت کلامی و فیزیکی جدا خودداری گرددزیرا که چه شخصیت فرد در این دوران دوام و قوام یافته ، و در آینده طفل بسیار موثر میباشد . دوره دوم 7 سالگی یا 14 سالگی : در این سن کودک به تعارض بین منافع شخصی و اجتماعی رسیده ، در این دوره باید بیاموزد که حقوق شخصی او مـوقعـی مورد احترام دیگران قرار میگیرد ، که به حقوق دیگران احترام گذاشته ، و منافع فردی خود را به پای حقوق و منافع جمعی فدا و صرفنظر نماید .
دوره سوم 14 سالگی تا 21 سالگی : در این سن شخصیت فرد قوام یافته و به تدریج وارد اجتماع میشود ، در این دوره والدین باید با ارائه مسؤولیت و انجام رفاقت و دوستی ، راه را برای تکامل شخصیت فرد باز نمایند .همانطور که ملاحظه می شود تربیت فرد در کودکی نوجوانی و ایجاد آرامش روانی برای فرد از مهمترین عوامل کاهش جرم به شمار می آید.فردی که در کودکی با تعالیم دینی آشنا گردیده و به خدا بعنوان یگانه نیروی برتر که همواره مراقب و مواظب اعمال و رفتار وی است می نگرد.در مشکلات زندگی نیز احساس تنهایی نکرده و با تکیه بر وجود مهربان خدا و استعانت از وی و نیز ترس از خشم الهی بر مشکلات غلبه کرده و کمتر به فکر ارتکاب به کارهای خلاف می افتد.
آری (الا بذکر اللّه تطمئن القلوب) دل پایگاه نفس آدمی است و آنگاه که دل آرام گیرد، نفس انسان نیز اطمینان مییابد. نماز خواندن و انجام عبادتهایی مانند روزه ، برای فرد آرامش روانی پدید میآورد و دل مؤمن را امنیت میبخشد، آن هایی که توفیق بیشتری در برگزاری نمازوروزه دارند ، به آرامش بیشتری نیز دست می یابند.در اینجا مرور مختصری بر تاثیرات مذهب و انجام عبادات در رفتار فرد بخصوص برکاهش جرم و جنایت خواهیم داشت.
خبر تکان دهنده است. پدری 2 فرزند، همسر و مادرش را کشته و خودش را هم بشدت زخمی کرده است. دلیل های عجیبی برای کارش می آورد و احساس می کند کسانی او را به این کار وادار کرده اند. زنی، فرزند 6 ساله اش را در واکنشی عصبی با چاقو کشته است. مادرش به ماموران می گوید که او مدت ها از بیماری روانی رنج می برده و بستری بوده... خیلی ها هم قاتل نیستند، اما جرم های کوچک و بزرگ دیگری دارند. می گویند درصد زیادی از جرم ها را بیماران روانی انجام می دهند، با این حال تا وقتی جرمی رخ ندهد، نظارتی بر این افراد نیست. مجرمان روانی در مقابل قانون چه حکمی دارند؟ برای پیشگیری از جرم هایی که این دسته افراد انجام می دهند چه راهی وجود دارد؟ یکی از مهم ترین مسائل جوامع کنونی، بزهکاری است. جرم همواره فکر بشر را مشغول کرده است. گاهی واکنش مردم در مقابل جرم، مجازات شدید و بیرحمانه بوده وگاهی هم مسوولیت فرد مجرم را گروهی و اجتماعی دانسته اند. قرن ها، مکتب کلاسیک تئوری اراده آزاد را مطرح می کرد که معنایش این بود که اراده آزاد مجرم باعث رفتار ضد اجتماعی او شده است؛ بنابراین مجرم مرتکب جرم می شود چون اراده خودش او را به ارتکاب جرم وامی دارد. این عقیده، مردم را به تلافی عینی و انتقام و تحمیل مجازات های سنگین وامی داشت. پیروان مکتب کلاسیک، مبتلایان به جنون و بچه ها را که اراده و مسوولیت نداشتند از مجازات معاف می دانست، اما شخصیت مجرم را به کلی نادیده می گرفت و هیچ تفاوتی بین افراد بیمار و سالم قائل نبود تا این که اواخر قرن 18، فردی به نام سزار بکاریا بشدت علیه مجازات های بیرحمانه و غیرانسانی که به مجرمان تحمیل می شد، انتقاد کرد. اسلام در قرن ششم میلادی مسوولیت شخص مجرم آن هم به شرط داشتن عقل، بلوغ و اختیار را مورد توجه قرار داده است. این عقاید سبب شدند از شدت مجازات ها کاسته شود و زمینه را برای عقیده ای فراهم کند که به مفهوم بزهکاری شکل جدیدی داد
با گذشت زمان، جرم و جنایت بیشتر و بیشتر شده و احساس امنیت کمتر میشود. دولت کشورهای مختلف اعمال و اقدامات سختگیرانه ای پیش گرفته و قوانین جدیدی دربرابر جرم و جنایت وضع میکنند. اما آیا تابحال کسی به این فکر کرده که چرا میزان جرم با این سرعت رو به افزایش است؟ اصلاً چرا انسانها مرتکب جنایت میشوند؟
آدمها مجرم به دنیا نمیآیند. محیط، نیازها و طرز بزرگ شدنشان آنها را به مجرم تبدیل میکند. در زیر تلاش کردهایم به عواملی که مسئول ارتکاب جرم انسانهاست اشاره کنیم.
فقر یکی از عوامل اصلی ارتکاب به جرم است. وقتی فردی هیچ پولی در دست نداشته باشد و مجبور باشد خانواده بزرگی را سرپرستی کند، در چنین مواردی محیط او را مجبور میکند تفنگ در دست بگیرد. سازمانهای تروریستی زیادی هستند که این افراد نیازمند را در ازای پول کمی به کار میگیرند و از آنها در اعمال جنایی مثل قتل، بمبگذاری، گروگانگیری و از این قبیل استفاده میکنند. بیکاری، که یکی دیگر از عوامل فقر است، دلیل اصلی خشونت جوانان امروز است. نبود فرصتهای شغلی جوانان را از مسیر درست منحرف کرده و باعث میشود از راه های نادرست کسب درآمد کنند.
طمع به دست آوردن مادیات و میل شدید به زندگی تجملی به هر طریق ممکن باعث میشود افراد راه جرم و جنایت را پیش گیرند. این یک میل انسانی است که بخواهیم زندگی تجملاتی و پرشکوه داشته باشیم که گاهی اوقات با درآمد کم میسر نیست. به همین دلیل برخی افراد به دنبال راه های ساده و سریع برای رسیدن به پول هنگفت هستند و در این راه از گرفتن جان یک انسان بیگناه هم مضایغه نمیکنند. این طمع است که جلوی قضاوت صحیح آنها را میگیرد.
انتقام هم یکی از دلایلی است که باعث میشود مرتکب جرم و جنایت شود. وقتی فردی نتواند از راه مستقیم انتقام بگیرد، از راه های غیرمستقیم و غیرقانونی برای مجازات مشکل خود استفاده میکند. تاثیر همسالان و مهارتهای ضعیف والدین در بزرگ کردن فرزندان ازجمله دلایلی است که باعث میشود افراد به سادگی وارد مسیر جرم شوند.
در عصبانیت افراد خیلی زود احساس خود را از دست میدهند. فرد توانایی تشخیص بین درست و غلط را از دست میدهد و هجوم آدرنالین باعث میشود دست به جنایت بزند.
خشونتهایی که در تلویزیون نشان داده میشود هم مسئول تاثیر منفی بر ذهن افراد است. کودکان و نوجوانان معمولاً این رفتارهای خشونتآمیز را تقلید میکنند. بازی های خشونتآمیز کامپیوتری بین کودکان و نوجوانان بسیار شایع است. این بازیها مغز معصوم کودکان را خدشه دار کرده و مسئول خشن کردن آنها هستند.
با اینکه کنترل این موارد دشوار است، اما کمی توجه والدین به فرزندانشان میتواند رشد جرم و جنایت در ذات فرزندانشان را تا حد زیادی کاهش دهد. تحصیلات یک معیار دیگر برای جلوگیری از این رفتارهای جنایت آمیز است. تحصیل باعث میشود فرد بتواند بین درست و غلط تمایز قائل شود و بتواند کنترل و تعادل خود را حفظ کند. درنتیجه میتواند دربرابر محیط های مختلف ایستادگی کرده و بر آنها غلبه کند.
مردمان
تست هوشی ساده برای نشان دادن ضریب هوشی شما:
این مانکن به چه سمتی می چرخد !؟
چنانچه مانکن را در حال چرخش به حالت ساعتگرد می بینید شما از نیمکره راست مغز خود استفاده می کنید، و چنانچه در خلاف جهت حرکت عقربه های ساعت می بینید از نیمکره چپ مغز خود استفاده می کنید. اگر بتوانید چرخش آن را در هر دو جهت ببینید ضریب هوشی شما بالای 160 هست!
توجه کنید که بعضی از افراد به هیچ عنوان قادر نیستند، جهت چرخش مانکن را در ذهن خود تعویض کنند.
این افراد با اطمینان بالایی ادعا می کنند این مانکن فقط و فقط در یک جهت می چرخد. اما چنین نیست اگر برای لحظه ای به قسمت سایه مانکن و یا نوک انگشت پای مانکن توجه کنید، ممکن است بتوانید جهت چرخش را در ذهن خود تعویض کنید.
روش دیگر برای تغییر جهت چرخش آن است که مستقیماً به تصویر نگاه نکنید، بلکه نگاه خود را کمی به سمت راست یا چپ منحرف کنید، به طوریکه تصویر تاری از مانکن را ببینید، حال در ذهن خود جهت حرکت را عوض کرده و تصور کنید مانکن در خلاف جهت قبل می چرخد.
معمولاً از هر 10 بار که به این تصویر نگاه می کنید، ممکن است فقط 2 بار قادر به تغییر جهت چرخش باشید.
• دریافت خلاصه پرونده
• دریافت رمز پرونده
• دریافت شعبه رسیدگی کننده و آدرس
• مشاهده فهرست پرونده ها
• ارسال پیشنهاد و یا انتقاد
شهروندان جهت دریافت راهنمای استفاده از این سامانه، می توانند عدد صفر را به شماره 500049 پیامک نمایند. همچنین شهروندان می توانند برای دریافت هر بخش به شرح زیر، عدد مربوط را به شماره 500049 پیامک نمایند.
• راهنمای دریافت خلاصه پرونده، عدد یک،
• راهنمای دریافت رمز پرونده، عدد دو،
• راهنمای دریافت شعبه رسیدگی کننده و آدرس، عدد سه
• راهنمای ارسال پیشنهاد و یا انتقاد، عدد نه
نحوه دریافت خدمات فوق الذکر به شرح زیر است:
1- برای دریافت خلاصه پرونده می بایست کد زیر را از چپ به راست به شماره 500049 پیامک نمود:
رمز شخصی# شماره فرعی پرونده # شماره پرونده # 1
مثال: چنانچه می خواهید از آخرین وضعیت پرونده شماره 9009982619700000شماره فرعی 2 که رمز شخصی آن 2030 است مطلع شوید کد 2030#2#9009982619700000 # 1 را به شماره 500049 ارسال می نمایید.
2- برای دریافت رمز شخصی پرونده می بایست کد زیر را از چپ به راست به شماره 500049 پیامک نمود:
شماره پرونده # 2
توجه:این خدمت تنها به افرادی ارایه می شود که شماره تلفن همراه آن ها در سیستم مدیریت پرونده قضایی ثبت شده باشد.
3- برای دریافت شعبه رسیدگی کننده و آدرس می بایست کد زیر را از چپ به راست به شماره 500049 پیامک نمود:
رمز شخصی# شماره فرعی پرونده # شماره پرونده # 1
4- برای ارایه پیشنهاد و انتقاد نیز می توان متن مربوط را با الگوی زیربه شماره 500049 پیامک نمود:
متن پیشنهاد یا انتقاد # 9
یک انسان روان سالم، انسانی است که به دیگران، آسیب نمیرساند و دیگران کنار او، در امنیت روانی بهسر میبرند و همانطور که میدانیم، بهترین نوع عبادت، آن است که دیگران از دست و زبان ما در امان باشند...
تیپهای,شخصیتی,روان,آکاایران,امان,امان,انسان,تیپهای شخصیتی روان ناسالم,دست,بهترین,بهترین,میبرند,میبرند,تیپ,آسیب,امنیت
هرچه ما از نظر روانی، سالمتر باشیم؛ کمتر به دیگران آسیب میرسانیم. بهطور تقریبی میتوان گفت که حتی یک فرد بهطور کامل روان سالم در دنیا وجود ندارد و هریک از ما انسانها در صدی از ناسلامتی روان را تحت تأثیر عاملهای مختلفی همچون وراثت، محیط یادگیری در خانواده و یا محیط اجتماع از کودکی تا بزرگسالی و یا حتی کهنسالی با خود حمل میکنیم؛ پس اگر درصدی از این شخصیتهای روان نا سالم را در خود دیدیم، یکه نخوریم؛ به هم نریزیم و آشفته نشویم؛ بلکه درصدد برداشتن آن و نزدیکتر شدن به یک انسان روان سالم، یک انسان متعالی و خداگونه گام برداریم. یادمان باشد در بیماریهای روانی، تنها شناخت مشکل، 90درصد کار درمان را انجام میدهند و 10درصد بقیه با پیروی کردن و بهکار بستن یکسری تکنیکها برای پاککردن آن مشکل، بهکار میآید. ادامه مطلب...
در این مقاله به بیان نظریات مطروحه در روانشناسی و جرمشناسی در مورد رابطه فیزیک افراد با ارتکاب جرم احتمالی از سوی آنها می پردازیم.
«چه چیز در بدن آدم می گذرد که یک رفتاری از شخص صادر می شود که مجرمانه است ؟»
در این باب دو نظریه وجود دارد :الف )انسان دارای سرشت و فطرت خلاف کار و خطا کار است . (همان طور که رنگ موی انسان با او همراه است ، جنایتکاری نیز با اوعجین خواهد بود است .)
ب)انسان مثل یک موم است و به هر شکل که اراده شود تغییر می یابد و زمان و محیط و شرایط محیطی است که در فرد تاثیر می گذارد .
غزالی درین باره چنین می گوید :«...فرزند امانتی است اندر دست مادر و پدر ، و دل وی پاک است چون جوهر نفیس و نقش پذیر چون موم ، و از همه نقش ها خالیست و چون زمین پاک است که هر تخم اندر وی فکنی بروید (کیمیای سعادت :423)
در مقابل این دو دیدگاه عقیده غالبی وجود دارد که محیط در رفتار جنایی نقش بسزایی دارد و در این باره می گوید عاملی به نام ژنتیک موثر است ولی این طور نیست که فقط ژنتیک عامل اصلی باشد .
مجرم شدن افراد مولتی فکتوریال multi factorial است که عامل محیط خیلی موثر است و عامل ژنتیک هم یک عامل مطرح است .(ژن زمینه ساز بروز رفتار جنایی است ولی علت بروز رفتار جنایی نیست )
اگرچه امروزه به نقش عوامل موثر در رفتار جنایی معتقدیم ولی باید تاریخچه رسیدن به این دیدگاه را بررسی کنیم این در حالی است که بعضی دیدگاه ها مطرح و همین طور رد و منسوخ شده است ولی آثاری از آن ها باقی مانده که برای فهم آنهانیاز به بررسی تاریخی در رفتار جنایی داریم . ادامه مطلب...
انواع اقرار:
· اقرار بخاطر رهائی : این اقرار تابع یک ضرورت است و آن تسلیم در مبارزه با بازجوست، که فوق العاده خسته کننده و موجب اضطراب و پریشانی است. تردید سوهان روح است و آدمی را بیش از یک اطمینان مصیبت آمیز به تحلیل می برد. دغدغه خاطر برملا شدن راز بیش از یقین آدمی را عذاب می دهد. اقرار نتیجه ای جبران ناپذیر دارد که به جنجال و آشوب اضطراب آور انتظار پایان می دهد.
· اقرار بر اثر ندامت: ریشه اخلاقی هیجانی دارد. ندامت حالت تاثری است که توبه را در پی دارد و آن رنجی است که موجب توبه می شود. توبه کاشف از یک احساس اخلاقی است، ندامت مبین یک احساس هیجانی است.
· اقرار آخرین برگ برنده متهم برای تخفیف جرم است:
· اقرار با نیاز به توضیح: این اقرار برای رهائی نیست متهم جرم خود را بیان می کند تا با توضیحاتی، آن را انسانی جلوه دهد. و از شدت آن بکاهد. این هدف تخفیف جویی احتمال صداقت را تقلیل می دهد.
· اقرار و منطق: یک متهم با هوش به بیهودگی برخی انکارها پی می برد و این خطر را هم احساس می کند که در نتیجه افکار بی جا نتواند از وسایل دفاعی خود بجا استفاده کند.
· اقرار و غرور: که گاها با بروز احساسی بجا که انگیزه آن علو طبع است در سیاسیها و گاهی ناشی از خود ستایی مرضی درعشقی ها و اتفاقیها روی می دهد.
· اقرار ناشی از امید یا ترس: امید به بهبود یافتن وضع و ترس از بدتر شدن آن در برخی ها به اقرار منجر می شود.
· اقرار برای نجات یک یا چند نفر دیگر
اقرار های نادرست:
· بیماران روانی: مالیخولیاییها، مبتلایان به هذیان گناهکاری که به جرم خیالی اقرار میکنند
· اقرار دروغین برای رنج کشیدن یا مردن: خود متهم سازان (مازوشیسم یا آزار خواهی)
· اقرار دروغ بر اثر تلقین: .... اقرار این افراد در حافظه شان مانند یک خاطره حقیقی جای مخصوصی میابد که در فواصل طولانی، گاه با جزئیات دقیق آنها را شرح می دهند.
· اقرارهای دروغین ماخوذ به اجبار: که بر اثر تحریک و تهدید و یا ضرب و شتم صورت می گیرد.
· اقرار دروغ برای حفظ دیگری:
· اقرارهای دروغ با نظر سود جویی:
· اقرار دروغ با هدف دفاعی : دوستی سرقت میکند و اثر انگشت × را با هماهنگی در سر محیط جا می گذارد در همان ساعت × فردی را به قتل می رساند....
تذکر: بین اقرار و خودافشاگری تفاوت است. 80 درصد خود افشاگری ها حقیقت ندارد. و ناشی از بیماری است (کلاپارد)
معمولا واژه " سایکوپات " برای توصیف فردی به کار می رود که گروهی محسوس از ویژگی های روان شناختی، میان فردی و عصب فیزیولوژیایی را از خود نشان می دهد که او را از جمعیت عادی متمایز می سازد. روان شناسی به نام رابرت هیر (1993)، یکی از کارشناسان برجسته جهان در ] زمینه[ سایکوپاتی، سایکوپات ها را این گونه توصیف می کند: " درندگان اجتماعی که می فریبند، دست می یازند، و با بی رحمی راه خود از میان زندگی را در پیش می گیرند و دنباله ای از قلب های شکسته، انتظارات متلاشی شده و کیف پول های خالی را بر جای می گذارند. کاملا عاری از وجدان و همدلی هستند، خودخواهانه آنچه که می خواهند بر می دارند و آنچه که دوست دارند انجام می دهند، از هنجارها و انتظارات اجتماعی بدون کمترین حس گناه و پشیمانی تخطی می کنند ". هیر (1970 ) طرحی مفید برای تلخیص سه مقوله از سایکوپات ها پیشنهاد نمود: اولیه، ثانویه یا نوروتیک] روان رنجور[ و خائن. تنها سایکوپات اولیه یک سایکوپات " واقعی " می باشد. سایکوپات اولیه یا " واقعی " تفاوت های روان شناختی، هیجانی، شناختی و بیولوژیکی قابل تشخیصی دارد که او را از جمعیت عادی یا جنایی متمایز می کند. این تفاوت ها را در برخی جزئیات، در طول این فصل به بحث می گذاریم. دو مقوله دیگر، گروهی نامتجانس از افراد ضداجتماعی که بخش بزرگی از جمعیت جنایی را در بر می گیرند، ادغام می سازند. سایکوپات های ثانویه، اعمال ضد اجتماعی و خشونت آمیز را به دلیل مشکلات هیجانی شدید یا تعارضات درونی مرتکب می شوند. آنها بعضا، روان رنجورهای برون ریز، بزهکاران روان رنجور، سایکوپات های نشانه ای و یا به سادگی، متخلفان آشفته به لحاظ هیجانی نامیده می شوند. رسانه های سرگرم کننده معروف غالبا به این افراد با عنوان " قاتلان سایکوپات " اشاره می کنند، یا برخی دیگر از واژگان جالب توجه را به کار می برند که برای احضار فردی آشفته و خونخوار که بی هیچ تبعیضی، همه آنهایی را که می بیند، به قتل می رساند، طراحی شده اند. گروه سوم، سایکوپات های خائن، رفتار پرخاشگرانه و ضداجتماعی را که از خرده فرهنگ هایی مثل گروه ها یا خانواده های خودیاد گرفته اند، نشان می دهند. در هر دو مورد، برچسب " سایکوپات " گمراه کننده است، چرا که این رفتار ها و پیش زمینه ها شباهتی به ]رفتارها و پیش زمینه های[ سایکوپات های اولیه ندارد. با این وجود، سایکوپات های ثانویه و خائن، غالبا به نادرستی و به خاطر نرخ بالای تکرار جنایات، سایکوپات نامیده می شوند. واژه دیگری که باید از سایکوپاتی اولیه متمایز گردد، اختلال شخصیت ضد اجتماعی می باشد. این واژه توسط روان پزشکان و بسیاری از روان شناسان بالینی برای توصیف " الگوی فراگیر از بی توجهی و تخطی از حقوق دیگران، که از کودکی یا اوایل نوجوانی آغاز می شود و تا بزرگسالی ادامه می یابد " به کار می رود. علاوه بر این، شخصیت های ضد اجتماعی به عنوان افرادی توصیف می شوند که " در سازش با هنجارهای اجتماعی (با تاکید بر رفتارهای قانونی) شکست می خورند ". آنها ممکن است که کرارا اعمالی را انجام دهند که توجیه کننده دستگیری ] آنها [باشد، مثل تخریب اموال، مزاحمت برای دیگران، سرقت یا تصرفات غیر قانونی ". همانگونه که اشاره کردیم، تعاریف واژه روان شناختی اختلال شخصیت ضد اجتماعی به نزدیکی، تعاریف واژه روانشناختی سایکوپات را دنبال می کند. با این وجود، توصیف شخصیت ضد اجتماعی از سایکوپاتی اولیه محدودتر است، چرا که توصیف خود را به نشانگرهای رفتاری محدود می کند. توصیف سایکوپاتی اولیه هیر، نیز جنبه های عاطفی، نورولوژیکی و شناختی را در بر می گیرد. با این وجود، با هر انتشار جدید از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روان شناسان بالینی آمریکا، مشخصه هایی که برای توصیف شخصیت ضد اجتماعی به کار می رود، بیش از پیش به سایکوپاتی اولیه هیر از لحاظ رفتاری شباهت دارد؛ به راحتی می توان دریافت که چرا پزشکان بالینی غالبا این دو واژه را با هم اشتباه می کنند.